عاشورا نام شماره ای از شمارگان است. هر چند گویا میان نهم و دهم تفاوتی نیست و هر دو در چشم اهل حساب و کتاب با همه تفاوت یک رقمی اش، رقمی نیست که به حساب آید. آن که در کنار گوگل می نیشیند و ارقام کهشکانی خود را در بانک های سویس می شمارد و در این بی نهایت سیر و سیاحت می کند تا چه اندازه این یک ها و دیگر اعداد تک رقمی می تواند تاثیر گذار باشد. در دنیا عقل و عقلانیت و حساب و کتاب این اعداد ریز نقش و کوچک و خرد هر قدر ارزش و اعتبار داشته باشند قرب و منزلتی ندارند. اما چه شد که اهل دل را عاشورا چنان بی تاب می کند؟ مگر این نهم و دهم و به زبان درست تر این تاسوعا و عاشورا جز نام یک عددی و یا نام روزی را روزها ، چه با خود دارند که چنین اهل دل را می سوزاند؟ مگر تداعی گر چه معنا و بیانگر چه مفهومی است که چنین جان ها را به تب و تاب می آورد و جوانان را به خروش و پیران را به جوش ؟
عاشورا نه نام یک شماره است و نه نام یک روز از روزهای ماه است و نه از ملک دنیا چیزی با خود دارد. عاشورا نام عشق است و از خود گذشتگی و ایثار. نام هزار جلوه و تجلی است. نام بی نهایت محبت و دوستی است. نام هزارها واژه نشکفته است. نام هزاران رمز و راز نهفته است. نام بی نهایت است. بی نهایت از همه زیبایی ها و بی نهایت همه دوست داشتنی ها و خواستنی ها. در یک کلمه عاشورا نام حسین است. عاشورا یاد همه خوبی ها و دوستی ها . شگفت آن که عاشورا نام همه جهالت ها ، زشتی ها و ناخواستنی هاست. عاشورا نام ظلمت و بدبختی و تیره روزی هاست. عاشورا نمایی و نمادی کامل از دو سوی خیر و شر ، ظلمت و نور، خوبی و زشتی است. نام صلح و جنگ ، عشق و نفرت ، حب و بغض است. آغاز جدایی خیر و شر ، ایمان و نفاق ، ایمان و کفر و یادکردی از همه کمالات و همه پستی ها و پایان تکامل و بلوغ انسانیت در دو سوی خیر وشر است. عاشورا نام پایان تاریخ است. آغاز قیامت است .
عاشورا برای انسان ، نه نام عددی است و نه اسم روزی از روزگارها ، هر چند که در روز از روزهای این این روزگار و در شمار عددی از اعداد حسابگران رخ نموده است، اما فراتر از همه عاشورا نام حسین است و یادگار زهرا و محمد و علی (علهیم السلام ) است.
عاشورا دل را می سوزاند . کباب می کند و جگر سوز است.
وقتی مادرم در فجر عاشورا چشم گریان می رفت و شمع های امامزاده سید کیا را می افروخت ، سوز دلش را به نمایش می گذاشت و از عاشورا و دو جبهه "الیس الصبح بقریب و یخرجون من النور الی الظلمات " در نماد سبز حسینی و سرخ یزیدی می گفت که با شمشیر آهیخته فجر رهایی را فرق می شکافت وگردن می زد. مادرم عاشورا را با عسل آغاز می کرد تا تلخی این روز را ما کودکان روح لطیف بتوانیم تا شبانگاهان تحمل کنیم. آخر چگونه می شد که خورشید را در ظهر عاشورا گردن بزنند و این تلخ کامی را کودکان خردسال تاب آورند.
عاشورا چیست؟ عاشورا ناله است و سوز . عاشورا خون است و خونابه . عاشورا ناله کودکان گریزان از تیغ های آخته ستمگران است. عاشورا ناله های سوزان غربت قریب ترین هاست. عاشورا یادگار کین ابلیس است. عاشورا نماد بر سر نیزه کردن قرآن ناطق است. قتل و ذبح قرآن مجسم است.
اگر در روز قربان ، اسماعیل به قربانگاه رفته و قربان خدا نشد و اگر عبدالله به قربانگاه رفته با عروس به خانه بازگشت ، در عاشورا این ثارالله بود که خود را برای خدا قربانی کرد. این یعنی تمام عشق و مصداق راستین خلیل اللهی ، چه خلیل را جز با محبوبش دوستی و عشق بازی نیست. عاشورا یعنی همه خلوص و عشق و محبت.
عاشورا مقابله همه کفر در برابر همه ایمان است. عاشورا نه یک عدد و نه یک روز بلکه همه هستی و تجلی همه خوبی ها و بدی ها و نماد حق و باطل است.
عاشورا چیست؟ عاشورا نام همه روزهایی است که مردم بر ستم شوریدند.
کربلا کجاست؟ کربلا نام همه سرزمین هایی است که خون آزادی خواهان راه عزت و افتخار آن را گلگون کرده است . حسین نام همه کسانی است که بر ستم یورش بردند و جز ایمان و افتخار و بندگی و سربلندی نخواستند و یوغ بردگی گریختند و در این راه از همه چیز خود گذشتند.
عاشورا نام همه روزها و فصولی است که آهنگ عشق و خون در آن نواخته می شود .
و عاشورا هزاران هزار نا گفته ها و نانوشته ها و نا.....